درگذشت یه همکار،دوست وهنرمندآقای مجذوب

خدایا بنامت،بیادت،به امیدت

مگـــرنه اینست که! همـــــه را    راه به دریای فنـــــاست!!!

مدتی بودکه مجـــذوب،مجـــذوبی که ازپرسنل خوب ومنظم وخوش فکرم بود،دائم برای بازنشسته شدن ورویاهای بعدبازنشستگی ش صحبت میکرد.......وجدانی  درساخت ماکت هواپیما،واقعا"استـــادی بود،اطلاعات واصطلاحات خلبانی روباچنان تسلطی بیان می کرد،که توبرخورداول اگه نمیگفت دیپلمه مم،شمافکرمیکردید،یاخلبانه( بقول خودش کاپیتان)یا حداقل کمک خلبانه،حقیقتش وقتی به ملاقاتش بایکی ازدوستام (آقایدوستی)رفتیم ودرخونشُوبازکرد،هردوتامون بااین تصورکه یکی ازبستگان نزدیکش که بهش شبیه،ولی خیلی لاغرُورنجورتر.........تا صدای گرم وشوخشُ شنیدیم......جاخوردیم!!!مجذوب،مجـــذوبی که میشناختیمش نبود!نه اینکه،عشقِشو فراموش کرده،باشه نه......... توانائی خودشُ بخاطـــــــرشیمی درمانی،پرتوگرافی،رادیوتراپی،تخلیه آب انباشته شده داخل بدن و.........برای ابتــــــلا به سرطان ازدست داده بودولی بازکنارتختش،چندتاماکت بود،یکیشُ برامون روشن کرد،صدای روشن شدن موتورا،بازوبسته شدن،فلاپا،کابین خلبان،فرم دماغه،........ بعدش کم آوردویه لیوان آب وقرصشُ خورد.................عصرامروزدوازده آبان ساعت شش غروب، خبرفوتشُ شنیدم..........

خواهید مرا ازاین دیارم ببرید

در زیر لوای  این شعارم  ببرید

با مهر علی به این دیار آمده ام

 با عشق علی از این دیارم ببرید

برای شادی مرحوم علی اکبــــرمجذوب وصبردرمصیبت برای خانواده گرامیشان دعاکنیم.